چند سوال در مورد مباحث امامت و غيبت حضرت مهدي (عج)

چند سوال در مورد مباحث امامت و غيبت حضرت مهدي (عج) چاپ پست الكترونيكي
۲۰ دي ۱۳۸۳
رفتن به
چند سوال در مورد مباحث امامت و غيبت حضرت مهدي (عج)
صفحه 2
صفحه 3
صفحه 1 از 3
در مورد غيبت امام زمان و فلسفه غيبت ، همچنين اعتقاد شيعه مبني بر اينكه امامي هست كه در سال 255 هـ ق به دنيا آمده و فرزند بلا واسطه امام عسگري و نرجس خاتون مليكه روميه است، و اينكه او حجت خدا و واسطه فيض الهي و امام دوازدهم شيعيان است و اينكه فعلا زنده است وهمانند ساير انسانهازندگي مي كند لكن از نظرها پنهان و غايب است و احدي از جاي او (جز افرادي خاص و برگزيده) و از امكان زندگيش خبر ندارندو اينكه مصلحت در غيبت اوست و او همچنان غايب است تا زماني كه خدا بخواهد وبه او اجازه دهد ، بحث و بررسي لازم به عمل آمد. اينك در مورد هر يك از اين مطالب سوالي مطرح است كه ما در اينجا به بعضي از آن ها اشاره مي كنيم :

سوال 1 : آيا يك كودك پنج ساله مي تواند امام شود ؟
پاسخ : البته معلوم است كه هر كسي قابليت احراز مقام امامت يا نبوت را ندارد، بلكه بايد از حيث روح در مرتبه اعلاي انسانيت قرار گرفته باشد تا لياقت ارتباط با عوالم غيبي و دريافت علوم و ضبط آنها را داشته باشد. و همچنين از حيث تركيبات جسماني و قواي دماغي در كمال اعتدال باشد تا بتواند حقايق عالم هستي و افاضات غيبي را بدون خطا و اشتباه به عالم الفاظ و معاني تنزل داده و به مردم ابلاغ كند.

لذا پيغمبر و امام از حيث افرينش ممتازند وبه واسطه همين استعداد و امتياز ذاتي است كه خداوند متعال آنان را به مقام شامخ نبوت و امامت انتخاب مي كند. اين امتياز از همان اوان كودكي در وجود آن بزرگواران موجود است ، لكن اگر صلاح باشد و شرايط موجود شود و مانعي هم در كار نباشد آن افراد برجسته رسما به مقام و منصب نبوت و امامت معرفي مي شوند ومامور حفظ و تحمل احكام مي گردند، اين انتخاب و نصب ظاهري ، چنانكه گاهي بعد از بلوغ يا در زمان بلوغ وبزرگي انجام مي گيرد، ممكن است در ايام كودكي تحقق پذيرد.

چنانكه عيسي مسيح در گهواره ، با مردم سخن گفت و رسما اعلان كرد كه من پيامبر خدا و صاحب كتاب و مقام نبوتم :« قال اني عبدالله آتاني الكتاب و جعلني نبييا و جعلني مباركا اين ما كنت و اوصاني بالصلوه و الزكاه مادمت حيا…»1

از اين آيه به خوبي استفاده مي شود كه حضرت عيسي در همان ايام كودكي پيغمبر و صاحب كتاب بوده است.

همچنين حضرت يحيي در دوران صباوت و صغر سن به مقام نبوت رسيده ، چنانكه در آيه شريفه آمده كه :« يا يحيي خذ الكتاب بقوه و اتيناه الحكم صبيا»2

بنابراين ، وقتي عيسي مسيح و حضرت يحيي مي توانند در كودكي به مقام نبوت برسند، چه مانعي دارد كه حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه) نيز در سنين كودكي به مقام امامت برسد، جالب اينجاست كه ائمه قبلي خبر داده بودند كه سن امام زمان كمتر از سن ساير ائمه است، چنانكه امام باقر عليه السلام فرمود :حضرت صاحب الامر سن مباركش از تمام ما كمتر و گمنام تر است»3

اتفاقا بعضي ازائمه نيز در سن قبل از بلوغ به مقام امامت رسيدند،‌مثلا امام جواد عليه السلام در هنگام شهادت حضرت رضا هفت يا نه ساله بوده و به دليل همين صغر سن بعضيها در امامتش ترديد كردند. به منظور حل اين مشكل و رفع ترديد گروهي از بزرگان شيعه به محضر امام جواد رسيدند و صدها معضله و مسائل مشكل را از وي پرسيدند و جواب كافي دريافت كردند و كراماتي را نيز مشاهده كردند كه شك و شبهه آنان برطرف شد.4

امام علي النقي نيز شش سال و پنج ماه از سن شريفش گذشته بود كه پدرش به شهادت رسيد و امامت به وي منتقل شد.5

بنابراين ، مساله صغر سن و رسيدن به مقام امامت در سن كودكي اختصاص به امام عصر عليه السلام ندارد.

كودكان نابغه :6

در بين اطفال عادي نيز افراد نادري ديده مي شوند كه از حيث استعداد و حافظه ، نابغه عصر خويش بوده و قواي دماغي و ادراكات آنان ، از مردان چهل ساله هم بهتر است ، به عنوان نمونه به بعضي از موارد اشاره مي كنيم :

الف ) بوعلي سينا يكي از اين افراد است . ازوي نقل شده كه گفته است :«چون به حد تميز رسيدم مرا به معلم قرآن سپردند، و پس از آن به معلم ادب ، پس هر چه را شاگردان بر استاد اديب قرائت مي كردند، من همه را حفظ مي كردم. بعلاوه استاد مرا به كتابهاي ذيل تكليف كرد : «الصفات» ، « غريب المصنف» ، «ادب الكاتب» ، « اصلاح المنطق » ، « العين» ، « شعر و حماسه» ، « ديوان ابن رومي» ، « تصريف مازني» و « نحو سيبويه» .

پس همه را در مدت يك سال نيم از بر كردم و اگر تعويض استاد نبوددر كمتر از اين مدت حفظ مي كردم و چون بهده سالگي رسيدم ، مورد تعجب اهل بخاري بودم‌. پس از آن شروع كردم به ياد گرفتن فقه و چون به دوازده سالگي رسيدم بر طبق مذهب ابي حنيفه فتوي مي دادم‌، پس از آن شروع كردم به علم طب و « قانون» را در سن شانزده سالگي تصنيف كردم و در سن 24 سالگي خود را در تمام علوم متخصص مي دانستم».7

ب ) فاضل هندي كه درباراش چنين نوشته اند :« قبل از رسيدن به سن سيزده سالگي تمام علوم معقول و منقول راتكميل كرده بود و قبل از دوازده سالگي به تصنيف كتاب پرداخت».8

ج) سيد محمد حسين طباطبايي قمي كه در عصر ما در سن پنج و نيم سالگي حافظ همه قرآن شد و هم اكنون كه در سال 1376 است ، مشغول به تحصيل دروس حوزوي است و آنچنان بر مبناي آيات قرآن مسلط است كه در گفتگو معمولا با آيات قرآن سخن مي گويد و به سوالات پاسخ مي دهد.

د) رقيه محمدي دختر هفت ساله اي كه اينجانب او را همراه پدرش روزي در قم منزل ايه الله صالحي مازندراني ديدم،‌علاوه بر اين كه حافظ كل قرآن است و از هر موضوعي كه مي خواستي آيه اي تلاوت مي كرد، به تمامي لهجه ها و قرائت هاي قراء معروف عصر آشنايي داشت و به طريق هر قاري كه مي خواستند قرآن مي خواند.

هـ) «توماس يونگ» كه بايد او را از جمله بزرگترين دانشمندان انگلستان به حساب آورد از كودكي عجوبه اي بود. از دو سالگي خواندن را مي دانست و در هشت سالگي ، خود به تنهايي به آموختن رياضيات پرداخت و از نه سالگي تا چهارده سالگي اوقات فراغت خويش را در بين فواصل كوتاه ساعات درس به آموختن زبانهاي فرانسه ، ايتاليايي ، عربي ، فارسي و عبري صرف كرد و زبانهاي مذكور را به خوبي ياد گرفت. در بيست سالگي مقاله اي درباره تئوري رويت ، به جامعه پادشاهي فرستاد و در آن شرح داد كه چگونه مي توان به وسيله تغيير انحناي زجاجيه چشم همواره تصوير را واضح ديد».9

اگر صفحات تاريخ را ورق بزنيد‌، امثال و نظاير اين نوابغ را زياد خواهيد يافت . اگر در بين افراد عادي مساله اينچنين است ، چه استبعادي دارد كه خداوند متعال امام عصر را كه حجت حق و علت متعيه عالم است در سن پنج سالگي منصوب گرداند و تحمل و ضبط احكام را به عهده اش واگذار كند؟

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.